نمایش هزار برگ- قسمت 6(تكرار)
برق روستای محل زندگی نسترن قطع شده است. سعید، مامور جوان اداره برق، همراه خالهاش برای بررسی مشكل ایجاد شده به روستا میآید. او كه پیشتر قصد ازدواج با یكی از دختران این روستا را داشته و جواب رد شنیده است، از این ماموریت احساس ناراحتی میكند. سعید پس از بررسی متوجه میشود باران باعث شكسته شدن یكی از درختان حاشیه چشمه شده است و همین درخت عامل قطع برق است. او معتقد است درخت را باید قطع كنند اما در آخرین لحظات پیرزنی به نام ریحان كه درخت مذكور را سبز قبا میداند، مانع میشود....