ورود یك خانواده افغانی به عنوان ساكن جدید ساختمان باعث میشود ساكنان دیگر مخالفت خودشان را با حضور تبعه خارجی اعلام كنند. برای همین نقشه میكشند تا آنها را منصرف كنند....
نمایش شهروندی
یكشنبه تا جمعه از ساعت 11:00 به مدت 30 دقیقه
نمایش شهروندی
-
05
بهمن 1399
-
03
بهمن 1399
پریسا بعد از اینكه فهمیده امید هم نابغه ی كامپیوتر هست به طمع افتاد تا از اون برای پیشبرد كارش سو استفاده بكنه اما در همان لحظه پلیس اونجا رو محاصره كرد و پریسا و غلام فرار كردند ...
-
02
بهمن 1399
غلام امید و شروین رو به مخفیگاهشون برد و اونها اونجا با زنی به نام پریسا آشنا شدن كه مسئول سرقتهای اینترنتی بود ...
-
01
بهمن 1399
نازخاتون به اداره ی پلیس میره اما ابتدای امر به خاطر قولی كه به امید داده بود نتونست حرفی به مامور پلیس بزنه اما كمی بعد مهر سكوت رو شكست و موضوع رو غیر مستقیم مطرح كرد ...
-
30
دی 1399
امید توانست به سرور اصلی در خارج از كشور نفوذ بكنه و مشخصات خریداران ایرانی رو به دست بیاره ... بعد از اون علیرغم تمام مخالفتهای نازخاتون با نفوذ به سایتهای دیگر آدرس خریدار آی پی مورد نظر رو پیدا كرد تا به سراغش بره و اون رو به دام بندازه ...
-
29
دی 1399
امید ابتدا مقصر این حادثه را نازخاتون دانست و تصمیم گرفت هر طور شده سارقین را دستگیر كند و انتقام خون مادرش را بگیرد امید با پولی كه نازخاتون به او داد كامپیوتری خرید و.....
-
28
دی 1399
هكرها حساب مادر امید رو خالی كردن و تمام اندوخته اش را به سرقت بردند و اعظم مادر امید نتوانست در برابر این اتفاق دوام بیاورد و فوت می كند....
-
26
دی 1399
-
25
دی 1399
-
24
دی 1399
-
23
دی 1399
-
22
دی 1399
-
21
دی 1399
مسعود ایرانمنش افسر آگاهی شهربانی در جریان بازپرسی پرونده مرگ معاون وزیر، متوجه ارتباط درباریان با بعضی از بنگاه های تجاری می شود اما ...
-
19
دی 1399
خرداد ماه سال 1393 سپهر به دنبال برادر همسرش حمید كه مستند سازه به عراق می ره، سپهر كه خبرنگاره برای رضایت مدیرش، قول داده اگر حاج قاسم رو دید با او مصاحبه كنه و اگر نتونست او نو ببینه، گزارشی درباره ش بنویسه. سپهر با حاج قاسم روبه رو می شه اما حاج قاسم تمایلی برای مصاحبه نداره، سپهر از انجام نشدن مصاحبه دلخور می شه و با همراهی علی به دنبال حمید، به شهر آمرلی می ره، اما با پیش روی داعش، آمرلی محاصره و آب و برق شهر قطع می شه، سپهر به دنبال راه برگشته و در این مدت در خانه ی ام حیدر، مادر بزرگ علی، كه اصالتی ایرانی داره ساكن می شه. تنها نكته امید بخش برای مردم اینه كه می شنون حاج قاسم، برای آزادی شهر بسیج مردمی برپا كرده، ام حیدر از علی می خواد سپهر رو از شهر خارج كنه، اما موفق نمی شه. بعد از سه هفته خبر می رسه داعش در حال ورود به شهره و شهر به شدت زیر آتش دشمنه، اما بال گردی بی توجه به آتش دشمن وارد شهر می شه. سردار سلیمانی میان مردم امرلی میاد و براشون آذوقه میاره قراره حاج قاسم با مدافعان شهر صحبت می كنه و از اون ها می خواد مقاومت كنند، داعش كه متوجه حضور حاج قاسم به منطقه شده، از مردم شهر می خواد تسلیم بشن، تا با اونها كاری نداشته باشه، عده ای كمی از مردم وسوسه می شن، اما سرنوشت شهرهای تسلیم شده، به مردم نشان داده، داعش به وعده هاشون عمل نمی كنه...
-
18
دی 1399
خرداد ماه سال 1393سپهر به دنبال برادر همسرش حمید كه مستند سازه به عراق می ره، سپهر كه خبرنگاره برای رضایت مدیرش، قول داده اگر حاج قاسم رو دید با او مصاحبه كنه و اگر نتونست اونو ببینه، گزارشی درباره ش بنویسه. سپهر با حاج قاسم روبه رو می شه اما حاج قاسم تمایلی برای مصاحبه نداره، سپهر از انجام نشدن مصاحبه دلخور می شه و با همراهی علی به دنبال حمید، به شهر آمرلی می ره، اما با پیش روی داعش، آمرلی محاصره و آب و برق شهر قطع می شه، سپهر به دنبال راه برگشته و در این مدت در خانه ی ام حیدر، مادر بزرگ علی، كه اصالتی ایرانی داره ساكن می شه. تنها نكته امید بخش برای مردم اینه كه می شنون حاج قاسم، برای ازادی شهر بسیج مردمی برپا كرده، ام حیدر از علی می خواد سپهر رو از شهر خارج كنه، اما موفق نمی شه. بعد از سه هفته خبر می رسه داعش در حال ورود به شهره و شهر به شدت زیر اتش دشمنه، اما بال گردی بی توجه به اتش دشمن وارد شهر می شه. سردار سلیمانی میان مردم امرلی میاد و براشون آذوقه میاره قراره حاج قاسم با مدافعان شهر صحبت كنه.
-
17
دی 1399
خرداد ماه سال 1393سپهر به دنبال برادر همسرش حمید كه مستند سازه به عراق می ره، سپهر كه خبرنگاره برای رضایت مدیرش، قول داده اگر حاج قاسم رو دید با او مصاحبه كنه و اگر نتونست اونو ببینه، گزارشی درباره ش بنویسه. سپهر با حاج قاسم روبه رو می شه اما حاج قاسم تمایلی برای مصاحبه نداره، سپهر از انجام نشدن مصاحبه دلخور می شه و با همراهی علی به دنبال حمید، به شهر آمرلی می ره، اما با پیش روی داعش، آمرلی محاصره و آب و برق شهر قطع می شه. سپهر به دنبال راه برگشته و در این مدت در خانه ی ام حیدر، مادر بزرگ علی، كه اصالتی ایرانی داره ساكن می شه. تنها نكته امید بخش برای مردم اینه كه می شنون حاج قاسم، برای آزادی شهر بسیج مردمی برپا كرده، ام حیدر از علی می خواد سپهر رو از شهر خارج كنه...
-
16
دی 1399
خرداد ماه سال 1393سپهر به دنبال برادر همسرش حمید كه مستند سازه به عراق می ره، سپهر كه خبرنگاره برای رضایت مدیرش، قول داده اگر حاج قاسم رو دید با او مصاحبه كنه و اگر نتونست اونو ببینه، گزارشی درباره ش بنویسه. سپهر با حاج قاسم روبرو می شه اما حاج قاسم تمایلی برای مصاحبه نداره، سپهر از انجام نشدن مصاحبه دلخور می شه و با همراهی علی به دنبال حمید، به شهر آمرلی می ره ، اما با پیش روی داعش، آمرلی محاصره می شه سپهر به دنبال راه برگشته و در این مدت در خانه ی ام حیدر، مادر بزرگ علی، كه اصالتی ایرانی داره ساكن می شه
-
15
دی 1399
سپهر خبرنگار است و برای رضایت مدیرش، قول داده اگر حاج قاسم رو دید با اون مصاحبه كند و اگر نتوانست اون رو ببینه، گزارشی درباره اش بنویسد. سپهر با حاج قاسم رو به رو می شه اما حاج قاسم تمایلی برای مصاحبه نداره و همین باعث دلخوری سپهر می شه. سپهر با همراهی علی دنبال برادر خانمش به شهر آمرلی می رود و... -
14
دی 1399
خرداد ماه سال 1393سپهر به دنبال برادر خانمش حمید كه مستند سازه به عراق می رود، چند وقتی از حمید خبری نیست....
-
12
دی 1399