پخش زنده و آرشیو رادیو
سه شنبه 5 اسفند 1399
3:30

نمایش اسارت- قسمت 3(تكرار)

رسول و مجید دو رزمندة مدافع حرم برای دفاع از مردم سوریه و حفاظت، از حرم حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س) به اون كشور اعزام شدند. به خاطر درگیری كه با گروه تروریستی داعش اتفاق می افته، این دو مدافع حرم اسیر می شند. ابو راشد، سردستۀ داعشی ها قصد داره این دو رزمنده رو به شهادت برسونه و از صحنه شهادت شون فیلم تهیه كنه. اما از شهر رقه دستور می رسه باید این دو اسیر رو سنگ باران كنند. این دو مدافع حرم كه زخمی شدند و حال چندان مساعدی ندارند، همچنان درمقابل اذیت و آزار نیروهای داعش مقاومت می كنند. خانواده هاشون سخت نگران هستند و زمانی كه متوجه می شوند فرزندان شون اسیر شدند، نگرانی شون بیشتر هم می شه. مجید و رسول در راه رقه هستند اما هواپیماهای سوری به كاروان داعش حمله می كنند. فرصت خوبی پیش می آید تا شاید اونها از دست نیروهای داعش فرار كنند.....
تهیه كننده: ریحانه یزدان دوست كارگردان: امیرزنده دلان هنرمندان: مهدی نمینی مقدم، محمد رضا علی، احمد گنجی نویسنده: اكبر خرد چشم

8:40

نمایش خانه بخت كجاست؟- قسمت 4

سلام. امیدوارم من، یعنی نیما رو یادتون باشه! همین طور جریان نامزدی تقریبا پنج ساله خواهرم و امیر رو خب خیلی خوبه! پدرم خسرو خان كه حكم كرده بود به ازدواج این دو نوگل نو شكفته، خواسته های بیشتری هم داشت. مثلا یكیش این كه تالار تازه تاسیسی رو كه امیر پیدا كرده بود كه به طور غیر قانونی بتونه توش مراسم برگزار كنه رو نپسندیده بود و خب یه تالار مجلل و گرون تر رو انتخاب كرده بود و دستور صادر كرد كه هر چه سریع تر جهت عقد قرارداد، آقا امیرمون به اونجا مراجعه كنه. امیر بیچاره هم كه طبق شرط بابام تنها راه رسیدن به ندا رو همین ماجرا می دید، از پس هزینه های سنگینش هر جور بود بر اومد و عقد قرارداد رو انجام داد. همین طور یه خونه عالی برای آبجی خانوم ما رهن كرد و به نظرم تا اینجای كار، حالا قانونی یا غیر قانونی، طبق پروتكل های بهداشتی، یا خلاف پروتكل های بهداشتی همه چیز داشت خوب پیش می رفت، اما لوله ها یا شلنگ دستشویی خونه تازه رهن شده، روی پدر محترم من، خراب یا پاره شد و همین امر موجبات عصبانیت ایشون رو فراهم نمود و ما دیگه چرا همه رو اینطوری تعریف كنم؟ یه كم هم بشنویم...آها راستی..داشت یادم می رفت، موریس اشر، نقاش محبوب من، یه تابلوی نقاشی داره كه اسمش درست یادم نیست، اما یه سری سوسمار یا تمساح یا همچین چیزی از صفحه دفتر در میان و زنده میشن و دوباره به تصویر برمیگردن....دقیقا این خونه ای كه امیر رهن كرده بود، همچین حالتی داشت.حس می كردم همه چیزش داره جون میگیره كه فقط و فقط باعث لج بیشتر پدر ما بشه!
تهیه كننده: طیبه محمدعلی كارگردان: ایوب آقا خانی هنرمندان: بهناز بستان دوست، مهرخ افضلی نویسنده: زینب آرمند

10:0

نمایش چشم روشن ماه- قسمت 4

در روز جشن پیروزی كیخسرو بر تورانیان، دو تن از شهر ارمن به نزد او آمدند و از او در برابر یورش گرازان به دشت ارمن یاری خواستند تا بیژن بازگردد اما منیژه تاب دوری او را نداشت و چون دید بیژن میهنش را بر مهر او ارجح دانسته، دارویی در خوراك بیژن ریخت تا او را بیهوش كند و پنهانی بیژن را در صندوقی گذاشته و به توران زمین برد. هنگامی كه بیژن به هوش آمد دانست به كاخ منیژه آمده و اكنون در سرزمین توران است بسیار ناراحت شد اما نمیخواست منیژه را كه دلدارش بود بیازارد. یكی از نگهبانان كاخ كه چشم و گوش افراسیاب بود به او خبر رساند كه مردی از سرزمین ایران زمین اكنون در بارگاه منیژه است. افراسیاب خشمگین شد و برادرش گرسیوز را با گروهی از سربازانش به كاخ منیژه فرستاد.
تهیه كننده: طیبه محمد علی كارگردان: ایوب آقا خانی هنرمندان: رویا فلاحی، نوشین حسن زاده، علی میلانی، امیر فرحان نیا نویسنده: هلن بهرامی

15:30

نمایش هزار برگ- قسمت 3(تكرار)

مهرنوش كه باردار است به توصیه‌ پزشك، همراه همسرش علیرضا به روستایی دور افتاده می‌روند. محل سكونت آنها خانه‌ای موسم به خانه‌ اربابی‌ است. اهالی روستا این خانه را شوم می‌دانند. از سویی مدتی‌ است كه علیرضا زنی بومی به نام آسیه را در حاشیه‌ جنگل می‌بیند. زرین یكی از زنان روستا به مهرنوش می‌گوید كه این زن فرزند آل است. فرزند مهرنوش زودتر از موعد به دنیا می‌آید. از طرفی مادر مهرنوش، شهناز، نگران رفت و آمدهای مشكوك علیرضاست. او این نگرانی را با دخترش در میان می‌گذارد. مهرنوش هم برای كشف حقیقت بی‌خبر خانه را ترك می‌كند. او در حاشیه‌ی جنگل آسیه را می‌بیند. زن بومی تلاش می‌كند او را به خانه‌ خودش ببرد اما مهرنوش موفق به فرار می‌شود. مهرنوش در جاده با زرین و شهناز روبرو می‌شود. زرین برای مهرنوش آشكار می‌كند كه سال‌ها پیش زنی به نام رعنا در خانه‌ اربابی زندگی می‌كرده كه آل نوزاد او را با نوزاد خودش یعنی آسیه جا به جا كرده و....
تهیه كننده: طیبه محمد علی كارگردان: مینو جبار زاده هنرمندان: حوا الهویی، مینا شجاع نویسنده: هانیه نجفی

17:30

نمایش اسارت- قسمت 4

رسول و مجید دو رزمندة مدافع حرم برای دفاع از مردم سوریه و حفاظت، از حرم حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س) به اون كشور اعزام شدند. به خاطر درگیری كه با گروه تروریستی داعش اتفاق می افته، این دو مدافع حرم اسیر می شند. ابو راشد، سردستۀ داعشی ها قصد داره این دو رزمنده رو به شهادت برسونه و از صحنه شهادت شون فیلم تهیه كنه. اما از شهر رقه دستور می رسه باید این دو اسیر رو سنگ باران كنند. این دو مدافع حرم كه زخمی شدند و حال چندان مساعدی ندارند، همچنان درمقابل اذیت و آزار نیروهای داعش مقاومت می كنند. خانواده هاشون سخت نگران هستند و زمانی كه متوجه می شوند فرزندان شون اسیر شدند، نگرانی شون بیشتر هم می شه. مجید و رسول در راه رقه هستند اما هواپیماهای سوری به كاروان داعش حمله می كنند. فرصت خوبی پیش می آید تا شاید اونها از دست نیروهای داعش فرار كنند....
تهیه كننده: ریحانه یزدان دوست كارگردان: امیرزنده دلان هنرمندان: مهدی نمینی مقدم، محمد رضا علی، احمد گنجی نویسنده: اكبر خرد چشم

20:40

نمایش خانه بخت كجاست؟- قسمت 4(تكرار)

سلام. امیدوارم من، یعنی نیما رو یادتون باشه! همین طور جریان نامزدی تقریبا پنج ساله خواهرم و امیر رو خب خیلی خوبه! پدرم خسرو خان كه حكم كرده بود به ازدواج این دو نوگل نو شكفته، خواسته های بیشتری هم داشت. مثلا یكیش این كه تالار تازه تاسیسی رو كه امیر پیدا كرده بود كه به طور غیر قانونی بتونه توش مراسم برگزار كنه رو نپسندیده بود و خب یه تالار مجلل و گرون تر رو انتخاب كرده بود و دستور صادر كرد كه هر چه سریع تر جهت عقد قرارداد، آقا امیرمون به اونجا مراجعه كنه. امیر بیچاره هم كه طبق شرط بابام تنها راه رسیدن به ندا رو همین ماجرا می دید، از پس هزینه های سنگینش هر جور بود بر اومد و عقد قرارداد رو انجام داد. همین طور یه خونه عالی برای آبجی خانوم ما رهن كرد و به نظرم تا اینجای كار، حالا قانونی یا غیر قانونی، طبق پروتكل های بهداشتی، یا خلاف پروتكل های بهداشتی همه چیز داشت خوب پیش می رفت، اما لوله ها یا شلنگ دستشویی خونه تازه رهن شده، روی پدر محترم من، خراب یا پاره شد و همین امر موجبات عصبانیت ایشون رو فراهم نمود و ما دیگه چرا همه رو اینطوری تعریف كنم؟ یه كم هم بشنویم...آها راستی..داشت یادم می رفت، موریس اشر، نقاش محبوب من، یه تابلوی نقاشی داره كه اسمش درست یادم نیست، اما یه سری سوسمار یا تمساح یا همچین چیزی از صفحه دفتر در میان و زنده میشن و دوباره به تصویر برمیگردن....دقیقا این خونه ای كه امیر رهن كرده بود، همچین حالتی داشت.حس می كردم همه چیزش داره جون میگیره كه فقط و فقط باعث لج بیشتر پدر ما بشه!
تهیه كننده: طیبه محمدعلی كارگردان: ایوب آقا خانی هنرمندان: بهناز بستان دوست، مهرخ افضلی نویسنده: زینب آرمند

23:15

نمایش چشم روشن ماه- قسمت 4(تكرار)

در روز جشن پیروزی كیخسرو بر تورانیان، دو تن از شهر ارمن به نزد او آمدند و از او در برابر یورش گرازان به دشت ارمن یاری خواستند تا بیژن بازگردد اما منیژه تاب دوری او را نداشت و چون دید بیژن میهنش را بر مهر او ارجح دانسته، دارویی در خوراك بیژن ریخت تا او را بیهوش كند و پنهانی بیژن را در صندوقی گذاشته و به توران زمین برد. هنگامی كه بیژن به هوش آمد دانست به كاخ منیژه آمده و اكنون در سرزمین توران است بسیار ناراحت شد اما نمیخواست منیژه را كه دلدارش بود بیازارد. یكی از نگهبانان كاخ كه چشم و گوش افراسیاب بود به او خبر رساند كه مردی از سرزمین ایران زمین اكنون در بارگاه منیژه است. افراسیاب خشمگین شد و برادرش گرسیوز را با گروهی از سربازانش به كاخ منیژه فرستاد.
تهیه كننده: طیبه محمد علی كارگردان: ایوب آقا خانی هنرمندان: رویا فلاحی، نوشین حسن زاده، علی میلانی، امیر فرحان نیا نویسنده: هلن بهرامی