پخش زنده و آرشیو رادیو
چهارشنبه 5 آذر 1399
3:30

نمایش یك اشارت- قسمت 4(تكرار)

خالد و اسماعیل كه اهل كوفه هستند به شهر سامرا می آیند و به صورت مخفیانه با امام حسن عسكری (ع) ملاقات دارند. امام از خالد می خواد پیغام ایشان رو كه همانا بیان خطای استادِ خالد و اسماعیل، یعنی یعقوب كندی است، به او برسونه تا متوجه اشتباه خودش بشه. خالد و اسماعیل به خاطر این ملاقات به سیاه چال می افتند. ولی با وساطت ابوكمال آزاد می شوند و به سوی كوفه حركت می كنند. در بین راه، اونها با زنی به نام حمیرا رو به رو می شوند كه برای خودش شیرزنی است و شجاعت او، خالد رو جذب خودش می كنه؛ چنانچه وقتی راهزنان به كاروان حمله می كنند، خالد برای اولین بار شمشیر برمی داره و با اونها شجاعانه مبارزه می كنه. او جان دوستش، اسماعیل رو نجات میده. ولی خودش زخمی میشه. زخم شمشیر كاری است و ابن رزاق، رئیس كاروان مجبور میشه با آهن گداخته زخم رو مداوا كنه. شجاعت و نترسی خالد، برای اسماعیل حیرت آوره. غافل از این كه خالد، حیران مونده چگونه پیام امام حسن عسكری (ع) رو به استادش برسونه...
تهیه كننده: ریحانه یزدان دوست كارگردان: امیر زنده دلان هنرمندان: نورالدین جوادیان، احمد گنجی نویسنده: اكبر خردچشم

18:0

نمایش یك اشارت- قسمت 5

اسماعیل و خالد كه اهل كوفه هستند، در شهر سامرا به صورت پنهانی به خدمت امام حسن عسكری(ع) میرند. ولی خیلی زود دستگیر شده و به سیاه چال انداخته می شند. با تلاش ابوكمال، این دو جوان جویای علم و دانش آزاد شده و به سمت كوفه برمی گردند. در میانۀ راه، راهزن ها به كاروان حمله می كنند و خالد به شدت مجروح میشه. اما از مرگ نجات پیدا می كنه و سرانجام به كوفه می رسند. خالد دل نگران هست. چون قراره پیغام امام حسن عسكری(ع) رو به استادش خودش، یعقوب كندی برسونه، مبنی بر این كه كتاب این استاد فلسفه با نام تناقضات قرآن سراسر اشتباه و نادرستی است. خالد تردید داره این پیام رو برسونه یا نه!؟ بالاخره تصمیم خودش رو می گیره. وقتی پیام امام رو به استادش می رسونه،یعقوب كندی سخت عصبانی میشه. ولی حرفی به اون نمی زنه. همین سكوت معنادار خالد رو بیشتر نگران می كنه. اون نمی دونه این خطای خودش رو جبران كنه و همچنان حیران هست. همسر و مادرش تلاش می كنند تا شاید بدونند در سامرا چه اتفاقی افتاده كه خالد این چنین دل نگران هست و آرام و قرار نداره.
تهیه كننده: ریحانه یزدان دوست كارگردان: امیر زنده دلان هنرمندان: نورالدین جوادیان، احمد گنجی نویسنده: اكبر خردچشم